شب یلدا(شب چلّه)؛ یکی از کهنترین جشنهای عنعنوی خراسان زمین بشمار میرود. در این جشن، طی شدن بلندترین شب سال و به دنبال آن بلندتر شدن طول روزها در نیمکرهٔ شمالی، که مصادف با انقلاب زمستانی است، گرامی داشته میشود. این شب از آخرین شب خزان، یا همان ۳۰ قوس آغاز و با طلوع آفتاب اولین روز زمستان ۱ جدی، به پایان میرسد.
شب یلدا شبی است که، مردم آخرین شب پاییز یا همان خزان را تا سپیده دم بیدار میمانند و در کنار یکدیگر خود را سرگرم میدارند، تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی روحیهی آنان را تضعیف نکند.
مردم در این شب به جشن کنار آتش و سفرههای مملو از میوههایی همچون انار، تربوز (هندوانه)، سیب، خربوزه و… میپردازند.
شعر میسرایند، فال میگیرند، داستان سرایی میکنند و تمام شب را در پرتو نور و چراغ و آتش میگذرانند.
یلدا برگرفته از واژهای سریانی است که معنی «زایش» و «تولد» را افاده میکند. مردم و بر خصوص مردم خراسان زمین با این باور بودند، که این آخرین شب تاریکی سال است و فردای این شب «زایش مهر» یا «زایش خورشید» میخواندند، و به این باور بودند که همین صبح دم پس شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر میشوند و تابش نور ایزدی افزونی مییابد.
به باور قدیمیان، تاریکی نماینده شیطان(اهریمن) بود و چون در طولانیترین شب سال، تاریکی شیطانی بیشتر میپاید، این شب برای آنان نحس بود و چون فرا میرسید، آتش میافروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتگو به سر میآوردند و سفره ویژه میگستردند، هرآنچه میوه تازهی فصل که نگاهداری شده بود و میوههای خشک در سفره مینهادند.
بر همین منوال، کریسمس مسیحیان نیز ریشه در همین اعتقاد دارد. فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع میشد و در اوستا، واژه «سَرِدَ» یا «سَرِذَ» که مفهوم «سال» را افاده میکند، خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی بر شیطان و روشنی بر تاریکی است.
این شب رسمهای بی نظیری را در خود جا میدهد، از جمله فال حافظ گرفتن است. اگر رسمها و آیینهای دیگر یلدا را میراثی از فرهنگ چند هزار ساله بدانیم، ولی فال حافظ گرفتن در شب یلدا در سدههای اخیر به رسمهای شب یلدا افزوده شده است.
رسم دیگر از رسوم این شب میل کردن میوههای خشک و تازه است که هر کدام نمادی منحصر به خود را دارد همچو تربوز یا همانا هندوانه، که یادآور گرمای تابستان و حرارت خورشید است. باور قدیمیان بر این بوده که اگر مقداری از این میوه را در شب یلدا بخورید، در سراسر زمستان، سرما و بیماری بر شما غلبه نخواهد کرد.
و یا هم انار که این میوه در سفره شب یلدا نماد شادی و زایش و تولد است.
همچنان رسم پوشیدن لباس های یلدایی عنعنه دیگری از شب یلدا است، که بیشتر مردم لباس های که بیشتر رنگ سرخ باشد را ترجیح میدهند و گفته میشود که اصلیترین رنگ شب یلدا، رنگ سرخ است.
در افغانستان نیز از این شب باشکوه تجلیل صورت میگیرد. شب یلدا همانند جشن نوروز، یکی از پرشکوهترین جشنها و مناسبتهای تاریخی و فرهنگی افغانستان است.
با این وجود جشن شب یلدا سابقهای طولانی در تاریخ کهن آریاییها دارد. این فرهنگ که بیشتر در کشور های ایران، افغانستان و تاجیکستان امروزی «فلات ایران» مرسوم است، در گذشته باشکوه خاصی برگزار میشد و تا امروز ادامه دارد.
مردم افغانستان چون سایر آریاییها در این شب تاریک و ظلمانی تا سپیده دم بیدار می مانند.
مهمان دعوت میکنند یا به مهمانی میروند که معمول تر رفتن به خانه بزرگ خانواده است. در شب یلدا کتاب شعر و اساطیر را میخوانند، در مورد زمان قدیم و نکاتی برای آینده بهتر است. در شب یلدا همچنین دعای ویژهای میخوانند و همه باید دست خود را بالا ببرند و بزرگ خانواده دعا کند و سایرین در دل برای خواستههای خود دعا کنند.
اگر چه اکنون شب چله در افغانستان چون دوران قدیم به طور مبسوط برگزار نمیشود، با وجود آن علاوه بر برپایی مراسم رسمی از سوی مجامع فرهنگی افغانستان، مردم نیز کم و بیش این شب طولانی را با همنشینیها و کنار هم بودن و بردن هدیه ویژه شب چله برای نوعروسان تجلیل میکنند.
با این وجود از طولانیترین شب سال در اماکن مختلف با شیوههای متفاوت قدردانی میشود.
تنها چند دقیقه ناقابل مى تواند از یک شب عادى، شب یلدا بسازد؛
ولى با هم بودن است که آن را نیک نام کرده و در تاریخ ماندگار شده است.
شب یلدا تان مبارک!
مریم آخندزاده