افغانستان کشوریست که از سالها و دههها بدینسو انواع مختلف اشغال، مداخله و تجاوز بر حقوق مردم بیچاره خویش را تجربه میکند. گاهی ابر قدرتی میتازد، و زمانی همسایهای چون موریانه مغز استخوانش را می مکد، تا از پا در افتد.
از همه دردناکتر اینست، که وقتی ملت قهرمان و شهیدپرور افغانستان با دادن صدها هزار و حتی ملیونها قربانی، ابر قدرتی را شکست میدهد، جنگهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آغاز میگردد و قدرتهای بزرگ از این دریچهها وارد میشوند.
وقتی انگلیسها سهبار در افغانستان شکست خورده و این مرزوبوم را از حضور نظامیشان پاک دیدند، دست به توطئه جدیدی زده و از راه ترور شخصیتها و دامن زدن به مسائل قومی در افغانستان، هستند تا کشورمان را در جدالهای داخلی مصروف نگهداشته و بدین ترتیب نگذارند، روحیه آزادی خواهی به نیم قاره هند سرایت کند.
وقتی روسها در افغانستان با شکست روبرو شدند، با اعمال نفوذ در داخل جناحهای مخالف حکومت، آنها را به جنگهای تنظیمی کشانیده و روز سیاهی را بر سر ملت آورند.
امریکا و ناتو با شکست و خروج از افغانستان، با اقدامات اقتصادِی و سیاسی، در پی منزوی کردن افغانستان از صحنه سیاست و روابط بین المللی برآمده و ملیونها افغان را، با فقر و بیکاری دستوگریبان کردند.
آنچه که دور از منطق و عقل سلیم جلوه میکند، این است که قدرتهای بزرگ، از شکست یکدیگر در افغانستان نمیآموزند، بلکه عطش هر کدام برای اشغال افغانستان پس از شکست یک دیگر بیشتر میگردد.
کشور چین که پس از خروج امریکا و ناتو، خود را برنده میدان در افغانستان به حساب میآورد، و فطرت تجاوز نظامی نه بلکه خوی اشغال اقتصادی دارد، در پی دستیابی به منابع اقتصادی افغانستان است. این کشور در یک سالونیم گذشته تلاشهای زیادی برای بدست آوردن منابع طبیعی افغانستان انجام داده و این تلاشها هنوز هم ادامه دارد.
یکی از این تلاشها، هوای دستیابی غیرقانونی و دزدانه به منابع معدنی افغانستان و استخراج غیر قانونی اشجار قیمتی میباشد. چین با شناسایی و استخدام شماری از کمیشنکاران در بخش معادن، مصروف حضور غیر قانونی در معادن افغانستان است.
به تازهگی ریاست استخبارات افشا کرد، که حدود هزار تُن سنگهای قیمتی حاوی لیتیوم را از نزد قاچاقچیان کشف وضبط نموده و شماری را به شمول دو تبعه چین در پیوند به این قضیه بازداشت کرده است.
داکتر بشیر رئیس امور عملیاتی ریاست استخبارات در نشست خبری در ننگرهار گفت؛ که ۲۵۰ تن این سنگهای قیمتی در ننگرهار و باقی در کنر کشفوضبط شده است.
“به گفته مقامات استخبارات، در زمره پنج تن دستگیر شده، دو قاچاقچی خارجی که چینی هستند و سه افغان که همکار آنها بودند و بیشتر خریداری را آنها انجام می دادند، میباشد”.
چین یکی از کشورهای مایل به سرمایه گذاری در منابع معدنی افغانستان دانسته میشود، و حکومت نیز برخی پروژههای زیادی را با این کشور قرار داد کرده است، که مهمترین آن پروژه نفت آمو دریا میباشد، اما پرسش اینجاست که هر گاه کشور چین به سرمایهگزاری تمایل دارد، پس چرا دست به قاچاق منابع معدنی افغانستان میزند؟.
نکتهی قابل تذکر دیگر که به هیچ صورت نمیتوان، از آن چشم پوشید، اینست که کشور چین از این گونه قاچاقها بیخبر بوده نمیتواند، و هرگاه این عمل را فردی تعریف کند، با این حال این اعمال در هیچ صورتی قابلیت توجیه نیست، زیرا اتباع چینی در افغانستان به اساس گذرنامههای رسمی آمده و برنامههای کاری خویش را به کشور مطبوع خود ارائه میکنند.
از سوی دیگر سنگهای قاچاق شده وارد پاکستان و چین میگردد، این در حالی است، که چین و دولت این کشور از اینگونه اعمال آگاهی دارند.
پس هویداست؛ که چین در پی سرمایهگزاری سالم در افغانستان نیست، بلکه در پی تاراج اقتصادی افغانستان است و از تجاوزها و شکستهای رقبای خود در این کشور درس عبرت نگرفته است.
مسوولیت حکومت افغانستان تنها به دستگیری قاچاقچیان چینی خلاصه نمیشود، بلکه باید این قضایا تا محاکم بینالمللی دنبال و نتایج آن به مردم رسانیده شود.
حکومت باید بداند؛ که مسوول حفظ دارایهای ملی بوده و این داراییها را باید به گونه مشروع و به نفع مردم افغانستان به کار گیرند.
آنچه مهمتر است، این که حضور و فعالیت غیر قانونی یک کشور در افغانستان، رقبای آنرا نیز به کارهای مشابه ترغیب میکند، و دوام این بازی، به نفع ثبات سیاسی در کشور نیست.