نشست دوحه ؛ بازهم مشتی در تاریکی !
غلام علی صارم
یکشنبه 29دلو1402
بحران افغانستان بیش از چهار دهه هست که همچنان ادامه دارد. همانگونه که این کشور از جانب قدرت های بزرگ سالهاست که به میدان آزمایش مخرب ترین سلاح ها قرار گرفته، همانگونه به میدان تمرین بازی های سیاسی به نوآموزان سیاست نیز مبدل گردیده است.
تاریخ چهار دهه کشور نشان میدهد که نشست ها و جلسات زیادی در کشور های مختلف و با عناوین متفاوت به منظور حل معضل افغانستان تدویر یافته که گاهی به فیصله های انجامیده و گاهی هم بدون نتیجه به پایان رسیده است. جلسات چندباره مسکو، جلسات اوزبیکستان، چین ، ویانا و…… که در هریک از این جلسات تعدادی از کشور ها منطقه و فرامنطقه نیز شرکت داشته اند که هیچکدام برای افغانستان مثمر ثمر نبوده است.
اینک جلسه و نشستی در حیاط خلود امریکا یعنی دوحه قرار است که امروز (یکشنبه 29 دلو1402__ 18فبروری 2024) برای افغانستان تدویریابد.
دراین جلسه میزبان شخص آقای گوترش سرمنشی سازمان ملل متحد میباشد که گفته شده در آن بیست کشوری که در قضایای افغانستان دخیل هستند شرکت می کنند و این کشور ها شامل تعدادی از کشور های منطقه و فرا منطقه هستند، امریکا، روسیه، چین، ایران و پاکستان شامل لیست کشور های اشتراک کننده میباشند.
تا هنوز آنچه از طریق رسانه ها بدست آمده اینست که دراین نشست روی موضوعاتی همچون وضعیت اقتصادی، بحران انسانی، حقوق بشرو حکومت آینده بحث و مذاکره صورت خواهد گرفت.
در قسمت اینکه گفته شده دراین جلسه اعضای جامعه مدنی شرکت خواهند کرد و صدای زنان افغانستان شنیده خواهد شد، جای تامل است! این جامعه مدنی که در این نشست شرکت می کنند کی ها هستند؟ ما درگذشته های دورونزدیک جامعه مدنی به معنی واقعی در افغانستان نداشتیم و آنهاییکه از جامعه مدنی نام میبردند، مجموعه ای از پروژه کارانی بودند که با گرفتن پول از موسسات و نهاد های که اکثرا نهاد های اطلاعاتی بودند، به انجام پروژه های آنها می پرداختند.
یکی از مواردی که درآن اتفاق نظر وجود دارد اینست که جامعه مدنی مجموعه خودجوش بوده و بدون معاش هستند و پل ارتباطی بین دولت و مردم میباشند، اما دیده میشد که در این مجموعه ها از گارد و دریور تا بالاترین سطح همه معاش دالری داشتند، دفاترشان در لوکس ترین خانه ها بود و موترهای مودل سال سوارمیشدند. دقیقا میتوان گفت که این مجموعه ها را جامعه مدنی خطاب کردن، ظلم به جامعه مدنی و فکر مدنی است. و همینطور نمایندگان زنان افغانستان. این نمایندگی ها چگونه و از کدام طریق بدست آمده است. « توخود حدیث مفصل بخوان از این مجمل »
با توجه به کاستی های که ما دراین نشست می بینیم، فکر می کنیم که این نشست نیز کماکان یک نشستی تشریفانی که صرف برای برگذار کنندگان مقداری سود مالی داشته و برای درد افغانستان دوای نبوده و نهایتا با یک سلسله توصیه های اخلاقی به پایان خواهد رسید.
جهت جلوگیری ازاطاله کلام به چالش های که میتواند مانع موفقیت این نشست گردد بصورت مختصر اشاره میکنیم و تفصیل این موضوع را می گذاریم به ختم نشست و نتایج حاصله از آن.
اولین چالش اینست که از حضور حکومت افغانستان در این نشست خبری نیست، همانگونه که تحریک طالبان و تشکیلات انها در سال 2001 در بن نادیده گرفته شد تا اینکه هرآنچه برایند آن جلسه بود همه دیدیم که هم افغانستان به مرکز فساد تبدیل شد و مخصوصا درفساد اداری مقام اول را در جهان احراز نمود و همچنان تحریک طالبان پس از تحمل خسارات زیاد به بازسازی تشکیلاتی پرداخته و امروز عملا در این کشور حکومت می کنند. چنانچه اگرگفته شود که این حکومت ضعیف است و همه شمول نیست و تصمیماتش نمیتواند فراگیرومتعلق به همه مردم افغانستان نیست و نباید در جلساتی که برای این کشور تصمیمی اتخاذ می گردد شرکت کنند، اما واقعیت امر این است که امارت اسلامی عملا در این کشور حکومت میکنند، کارهای بنیادی زیادی را انجام داده و شناسایی آن توسط بیش ازبیست کشور منطقه و فرامنطقه صورت گرفته است. واردات و صادرات پررونق تراز گذشته ها است و تجارت افغانستان بهبود یافته و اینکه مشکلاتی دراین روند ازجانب پاکستان ایجاد شده، اینهم مشکل سیاسی است که متاسفانه پاکستان آنرا به تجارت بین دوکشور تسری داده است. به نظر میرسد که با عدم حضور طالبان برایند این نشست هم مثل نشست های گذشته بروی کاغذ خواهد ماند.
بحث دوم این است که تاهنوز ما میکانیزمی را برای این نشست نشنیده وندیدیم که اعلان شده باشد که نشست این دور در دوحه با این مکانیزم است، نمیگوییم که اصلا میکانیزم وجود ندارد، شاید بنا برمصلحت تا آغاز جلسه مکتوم نگهداشته شده باشد. و از همین علت است که بررسی های اصلی خود را معطل می نماییم به ختم جلسه.
کشور های شرکت کننده هیچکدام مثل گذشته ها با یک نیت خالص در این جلسه شرکت نمی کنند، نظریات کشورهای شرکت کننده نه تنها توحید شده نیست بلکه دقیقا همه دنبال منافع خود هستند نه اینکه برای افغانستان جهت اتخاذ یک تصمیم عادلانه شرکت کرده باشند.
عدم استقلالیت برگزار کننده این نشست (ملل متحد)؛ حضور کشورها با نظریات مختلف و حتی کشور های درگیرجنگ، هرگز به حال این کشور سودمند نخواهدبود.
بنابراین با توجه به نکات فوق از جمله منافع متضاد، وضعیت پیچیده افغانستان، عدم اعتماد بین شرکت کنندکان، موفقیت این نشست را در حاله ای از ابهام و پیچیدگی قرارداده است.
شاید اینقدر بحال افغانستان مفید واقع شود که صدای مظلومیت مردم این کشورکه اکثرآ امروز در تنگنای شدید اقتصادی و حتی در مرز قحطی و نابودی قرار دارند بگوش جهانیان برسد و اینکه در این مورد تصمیم عادلانه اتخاذ می گردد یا نه اینهم دلیل واضح و روشن ندارد و میتوانیم بگوییم که والله اعلم. و یا به قول شهید بلخی :
حکم به رنگ کی توان پرده نشین بیضه را
جوجه به بال میرسد دیده شود چه میشود.