غلام علی صارم
دوشنبه 26/1/1403
درپی حمله اسرائیل بالای قونسلگری ایران در دمشق و شهادت چند تن از کارشناسان نظامی آنکشور، بامداد روز یکشنبه 25حمل 1402 ایران نیز دست به حمله علیه اهداف نظامی اسرائیل زد.
این حمله با فیر صدها موشک و پهباد های انتحاری آغاز گردید. بقول رسانه های ناظر به حوادث خاور میانه حمله مذکور گرچه سنگینی اش از خاک ایران بوده اما در کل یک حمله جمعی و به اشتراک عراق، حزب الله لبنان، حوثی های یمن که با هماهنگی و رهبری ایران صورت گرفته است.
ساعاتی بعد وزارت خارجه جمهوری اسلامی در بیانیهای حمله را تأیید کرد و نوشت:
«نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در اِعمال حق ذاتی دفاع مشروع مصرح در ماده ۵۱ منشور ملل متحد و در پاسخ به تجاوزات نظامی مکرر رژیم صهیونیستی و به شهادت رساندن مستشاران رسمی نظامی ایران که به دعوت دولت سوریه در این کشور مشغول فعالیت بودند و به ویژه حمله نظامی مورخ ۱۳ فروردین ماه ۱۴۰۳ به اماکن دیپلماتیک کشورمان در دمشق، در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ مجموعه ای از حملات نظامی علیه پایگاههای نظامی این رژیم را به انجام رساندند.»( سایت رادیوزمانه)
اخبار و گزارشها های پخش شده که اکثرآ از منابع بیطرف نیستند حاکی از این است که بیشتر موشک های فیر شده و پهباد های به پرواز درآمده از جناح ایران رهگیری و خنثی گردیده است که در این رهگیری و خنثی سازی موشک ها و پهباد ها، کشور های امریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان شریک بوده و با تمام توان در جهت دفاع از اسرائیل عمل کردند.
تعدادی از کشور های غربی و متحدین امریکا حمله ایران به اسرائیل را نقض حاکمیت آنکشور دانسته و محکوم کردند که دراین میان این گفته ها مشاهده میشود اکثرا حکایت از یک بی حیایی سیاسی دارد، مثلا صدراعظم هندوی انگلیس گفت که حمله موشکی و پهبادی ایران به اسرائیل غیر مسئولانه است. اگر از ایشان پرسیده شودکه آیا حمله اسرائیل به قونسلگری ایران در دمشق که در واقع نقض حریم آنکشور است، مسئولانه و بجابود؟ ایشان چه خواهند گفت؟
تعدادی از کشور های هم پیمان امریکا بصورت های مختلف حمله ایران را محکوم و همبستگی خود را با اسرائیل اعلان نمودند. حتی ملل متحد که باید یک سازمان کاملابیطرف در چنین معادلات باشد، رسما حمله ایران را با صدور بیانیه ای محکوم نمود، در حالیکه در پی حمله اسرائیل به قونسلگری ایران در دمشق سکوت اختیار نموده بود که این خود نشان میدهد ملل متحد در دراین قضایا بیطرف نبوده بلکه رسما از اسرائیل و جناح طرف دار آن حمایت می کند.
تنها حکومتی که رسما موضع ایران در قبال این حرکت را تایید و آنرا دفاع مشروع خواند امارت اسلامی افغانستان است که طی اعلامیه ای موضوع را بصورت رسمی بیان کردند.
در قسمت اثرگذاری این حمله که تا هنوز اخبار ضدو نقیض پخش شده و جمعی حکایت از تخریبات وسیع و جمعی هم از بی اثر بودن این حمله حکایت دارند که در این قسمت تا زمانیکه منابع بیطرف گزارشی را به ثبت نرسانده، اظهار نظر مشکل است. اما آنچه مشهود است اینست که پایگاه هوایی که حمله به قونسلگری ایران از آن سازمان دهی شده بود بشمول بعضی از مراکز نظامی کاملا از بین رفته و یا غیر قابل استفاده گردیده است. واقعیت امر اینست که نه موشک ها و پهباد های ایران و همپیمانان نظامی اش در منطقه اسرائیل را گلباران نموده و نه هم اسرائیل و متحدینش دست به الاشه نشسته و دفاع نکرده. اینکه واقعیت های اصلی موضوع چیست زمان ثابت خواهد کرد.
اینرا نیز نباید نادیده انگاشت که ایران هم این حمله را کاملا سنجیده و با مشورت متحدینش انجام داده است، یعنی حمله ای که به اصطلاح ابتدابه ساکن باشد نیست .
اخطار پوتین به علی اوف رئیس جمهور آذر بایجان که « یک تیر هم از جانب اسرائیل از خاک شما بسوی ایران فیر شود» و همزمان با این حمله تصرف یک شهر اوکراین از جانب روسیه و بیانیه های کشور چین در پی حمایت از ایران هه حکایت از یک هماهنگی قوی دارد.
به نظر میرسد که اگر امریکا و سایر متحدین اسرائیل دست به حمله تلافی جویانه در مقابل ایران بزنند، با اینکار شاید ایران راتا حدی متضرر بسازند و اینکه خود صحیح و سالم خواهند ماند این هم خیالی بیش نیست، زیرا حمله ای که صورت گرفت و در پی آن توقف و نظارت اوضاع خود حکایت از پختگی سیاسی نظامی ایران می کند. نقض حریم اسرائیل اشغالگر و بعد از پنجاه سال حمله مستقیم به این کشور که در واقع شکستن ابهت تبلیغ شده اش توسط ایران میباشد بزرگترین موفقیت به ایران است، زیرا تا هنوز کسی در جهان در برابر شرارت های اسرائیل اینگونه اقدام نکرده بود.
اظهارات بایدن رئیس جمهور امریکا مبنی براینکه اسرائیل نباید دست به حمله تلافی جویانه بزند، این سخنی است که به اصطلاح ما افغان ها « شرم خود را آب میدهند » دنیا همه میدانند که اسرائیل توان مقابله با ایران را ندارد حتی اگر در همین حمله امریکا ، انگلیس ،فرانسه و آلمان و شاید هم متحدین دیگر شان و متحدین شان در منطقه مثل اردن نبودند اسرائیل به تل خاکی مبدل میشد و اگر بنا باشد که از جانب اسرائیل حمله به ایران صورت گیرد حمله حمله اسرائیل نه بلکه حمله امریکا و متحدینش خواهد بود که در این صورت این جنگ در خاور میانه و بین ایران و اسرائیل محدود نمانده و همزمان بااین حمله حساب اوکراین از جانب روسیه یکطرفه گردیده ،کار تایوان تمام و کوریای جنوبی و جاپان هم از جانب کوریای شمالی به کوره ای از آتش مبدل خواهد شد. باصراحت بگوییم که این حمله در واقع استارد جنگ جهانی سوم خواهد بود که مسئولیت آنرا سردمداران دموکراسی و حقوق بشر به عهده خواهند داشت.
ما با وجودیکه حمله ایران را به اسرائیل دفاع مشروع میدانیم اینرا را نیز تاکیدمی نماییم که جناح های متخاصم از صبر و برد باری و تحمل سیاسی استفاده نموده و قضایای موجود را از مجرا های دیپلوماتیک دنبال نمایند. در غیر این صورت اتشی که در پی آن مشتعل خواهد شدهمچون آتشی که در جنگهای اول و دوم جهانی مشتعل گردیده بود، نخواهد بود. این آتش بسی خطر ناک و بسی خانمان سوز خواهد بود که بعد از اشتعال خاموش کردن آن در کوتاه مدت غیر ممکن به نظر می آید و نهایتا سلاح های مورد استفاده قرار خواهد گرفت که معلوم نیست این کره خاکی در پی آن قابل سکونت خواهد بود یا نه ؟