افغانستانگزارش ها

رمزگشایی دیگر از نهاد های بنام جامعه مدنی افغانستان

مارا به رخت وچوب شبانی فریفته است

این گرگ سالهاست که با گله آشناست

«پروین اعتصامی»

غلام علی صارم

24/6/1403

اینکه جامعه مدنی چیست و چگونه در یک جامعه شکل می گیرد و چه وظایفی را انجام میدهند و انگیزه بوجود آمدن شان چیست، ما قبلا در یکی دو مقاله ای بصورت موجزو مختصر مطالبی را به عرض دوستان رساندیم که جهت یاد آوری و حضور ذهن خلاصه ای از آنرا در اینجا نیز متذکر می شویم.

«جامعه مدنی شکل سنتی قدرت یکطرفه را عوض نموده و آنرا به رابطه متقابل تبدیل می نماید تا توزیع قدرت بصورت متعالی صورت گیرد.

جامعه مدنی زمینه ای است برای ابرازعقاید گوناگون که مخالف و رقیب را دشمن حساب نمی کند.

اساس جامعه مدنی برپایه های زیر استوار است :

1- انسان (شخصیت وجود شهروندان )

2- محوریت خرد و اندیشه.

3- اصالت کار و ارزش قایل شدن به آن.

4- قانون مداری .

5- احترام به عقاید مخالف.

و از خصوصیات دیگرآن :

1- اتکا بخود.

2- شجاعت در انتقاد و ابراز عقاید.

3- خردورزی و اتکا به دانش.

4- اعتقاد به اینکه انسان خود سرنوشت خود را می سازد.

مسئولیت های یک انسان مدنی:

1- توجه به دیگران و درک آنها به جای خود بینی و خود نگری.

2- مدنظرگرفتن حقوق سایرافراد بجای منفعت طلبی خویش.

3- پذیرش عقاید مخالف بجای عدم تحمل.

4- مدارا و تحمل دیگران بجای خشونت طلبی.

5- احترام به انسانیت و کمک دیگران بجای نگاه ابزاری و غیر انسانی به سایر افراد.

6- مسئولیت پذیری در قبال خویش و جامعه بجای فرافکی.

7- نگاه واقع بین به دیگران بجای قهرمان پروری یا تحقیر دیگران.

8- اعتقاد به برابر بودن انسانها بجای اعتقاد به شخص سالاری.

و اما جامعه مدنی در افغانستان:

در افغانستان مخصوصأبعد از سال 1380 نهاد های زیادی تحت عنوان جامعه مدنی بوجود آمدند. هریک از این نهاد ها در پیوند با موسسات خارجی کارهای را بصورت پروژه ای انجام دادند وهنوز هم در همین خط روان هستند.

برطبق آنچه در مورد جامعه مدنی گفته شد، مراکز موجود ظاهرأ به اسم جامعه مدنی در افغانستان، مراکز دست نشانده و اجیرانی هستند که در ارتباط با موسسات خارجی پروژه های مشخصی را با قیمت معین اخذ و روی آن کار می کنند وروزیکه پول پروژه قطع شد برنامه کاری ایشان هم متوقف است.

به کرات دیده شده است که نشرات، برنامه های تبلیغی، برنامه های آموزشی وخدماتی در موارد مختلف و…. با امکانات خارجی های آغاز و در کوتاه مدت متوقف گردیده است .

موضوع دیگردر ارتباط این نهاد ها این است که اکثرأ به مراکزقومی و خانوادگی تبدیل شده است، مثلا در راس کسی است که از قوم مشخص، ایشان در ذیل به استخدام کسانی پرداخته که اولأ از خانواده و بستگان و ثانیأ از هم زبانان خود را استخدام نموده اند.

افرادی که در این نهاد ها کار می کردند معمولا به ایشان معاش های دالری پرداخته می شد، درحالیکه شهروند مدنی متکی بخودهست، کارش انتقاد از خلاف ورزی ها، و نهادینه سازی قانون و ایجاد روحیه قانون پذیری میباشد، نه اینکه به عنوان کارمند اجیر استخدام شده و شعار از جامعه مدنی بدهند.»

ما این مواردی که برای افراد و اشخاص معاش های زیاد پرداخت میشدو بهترین خانه ها در بهترین مناطق شهر کابل برای دفتر و دیوان شان به کرایه گرفته میشد و از لوکس ترین موتر ها استفاده می شد زیاد دیده و شنیده بودیم و اینکه اینها به اصطلاح پروژه کارانی بودند که برای نهاد های خارجی که اکثرآ نهاد های اوپراتیفی بودند خدمت می کردند، در این هم شکی وجود نداشت، اما آنچه مارا یکبار دیگر براین واداشت تا در مورد اینها که اخیرآ بازهم صداهای بنام جامعه مدنی از سوی جمعی از مفت خواران و پرازیت های جامعه بنام جامعه مدنی سر داده میشود، چیزی بنویسیم.

گرچه داشتن دو خانه و سه خانه و داشتن زنها های متعدد، داشتن موتر های مودل سال بهترین سوژه برای تحقیق در مورد اینهاییکه شعار جامعه مدنی میدادند و میدهند، بود. اما باید مستند سازی میشدکه ما در یک مورد اینکار را انجام دادیم، و آن اینکه این مجموعه های مفت خوار کلاه بردار یکی از کار های را که در راستای خورد و برد خودشان آنجام میدادند این بوده که: پروزه های را از موسسات خارجی می گرفتند و بنام یک شخص که برایش در بودجه پیشنهادی خود معاش قایل می شدند و همچنان مصارف دیگر که در پروپوزل آن ذکر شده بود، و بودجه مذکور را گرفته و فقط راپور اجراات را بروی کاغذ تهیه می کردند و پول منظور شده را می گرفتند. شخصی که پروژه به اسمش ثبت شده بود و در ذیل تمام اوراقش هم امضایش جعل شده بود اصلا از این موضوع خبر نبود و خبر هم نمی شد. یعنی پروژه های از نوع مکاتب خیالی معارف و غند و لوای وزارت دفاع حکومت دوران جمهوریت غنی و این البته سخن خاص و موضوع اشد محرم اوپراتیفی نیست و در اسناد هریک از این نهاد ها عملا مشاهده میشود. حتی پروزه به اسم کسی که اصلاعضویت دفتر را هم ندارد و حتی در افغانستان هم نبوده و نیست.

اگر چه ما یک مورد را تحت فوکس قرار داده بودیم تا آنچه مینویسیم مستند بوده و کسی به آن سخن هوایی نگوید اما قرار معلوم که در همه نهاد های ظاهرآ مدنی این شیوه خائنانه معمول بوده است.

آنچه مایه تعجب است این است که ملل متحد در مجالسی که خود برای افغانستان تشکیل میدهند بازهم این دزدان حرفه یی را نیز تحت عنوان جامعه مدنی افغانستان دعوت می نمایند. در حالیکه اگر معیار های جامعه مدنی در نظر گرفته شود اصلادر افغانستان جامعه مدنی وجود نداشته و ندارد و این های که تحت عنوان جامعه مدنی مدتی شعار دادند و مبالغ هنگفتی را هم بدست آوردند، همانگونه که عرض شد مجموعه های کلاه برداری بیش نیستند.

زمانی امرالله صالح معاون اول غنی در یک سخنرانی خود در قسمت الله گل مجاهد گفته بود که : این نه الله است، نه گل است و نه مجاهد. حالا این مجموعه های پروژه کار نه جامعه هست و نه مدنی و نه وابسته به افغانستان. به نظر میرسد ملل متحد که اینها را بعضا تحت عنوان جامعه مدنی یدک می کشند همان موضوع سوء استفاده های اوپراتیفی برای شان مطرح است و الا همه میدانند که بحث جامعه مدنی در افغانستان عملا منتفی بود و هست.

مطالب مشابه

جواب دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button