افغانستانجهانگزارش های تحلیلیمقاله

بحران تصمیم گیری در پاکستان

عملکردها و شواهد نشان میدهد که پاکستان در یک حالت غیر متعادل از لحاظ روحی و روانی قرار گرفته است. تنش ها و برخورد های مسلحانه که هرروز قوی تر و سنگین ترمیشوند این کشور را در یک حالت نا متعادل و بحرانی قرار داده است که حتی در پیوند با استراتیژی های رسمی خودش نمیتواند تصمیم عاقلانه و متین اتخاذ نماید.
حملات مکرر زمینی و هوایی در مناطق مرزی با کشور ما و خانه های مردم بیدفاع را هدفت بمباران های وحشیانه قرار دادن خود بیانگر یک وضعیت کاملا غیر نورمال سردمداران این کشور میباشد.
اینها در پی هر بار حملات هوایی خود شان ادعا نموده اند که مراکز تجمع تحریک طالبان پاکستان(تی تی پی) را مورد حمله قرار داده و ارقامی را هم ذکر می کنند که اینها را کشتیم و یا زخمی کردیم. درحالیکه خانه های مردم محل مورد اصابت بمب و راکت قرار گرفته و منازل مسکونی مردم ویران و زنان و کودکان معصوم را به شهادت رسانیده اند.
گاهی دیده شده که هیاتی بخاطر گسترش روابط مخصوصا روابط تجارتی به افغانستان سفرنموده و در عین حال تنش ها و اتهام بستن ها هم کماکان ادامه داشته است.
مهم ترین شاهد مثال همین گروپ هیات اخیر پاکستان است که توسط آقای محمد صادق رهبری میشد هفته گذشته روز سه شنبه به کابل آمده و با وزرای خارجه و داخله افغانستان ملاقات نموده و هدف مهم هیات را گسترش روابط و از بین بردن تنش ها عنوان نمودند. شام همین روز( 4/10/1403)در ولسوالی برمل ولایت پکتیا وحشیانه حمله هوایی نمودند که منجر به شهادت بیش از چهل وشش نفر و خرابی و از بین رفتن دها منزل مسکونی گردید. هیات پاکستانی هم شباشب فرار را برقرار ترجیح داده و عازم کشور شان گردیدند.
این مورد اخیر واقعا حالت دست پاچگی و عدم توانایی در تصمیم گیری بزرگان این مملکت را نشان میدهد که در یک روز دوتصمیم کاملا متناقض در سطح دو کشوری که روز بروز بحران ها و تنش ها رو به تزاید است.
پاکستان بداند که اینگونه حرکات کار را بجایی نخواهد رساند و جزاینکه روابط سیاسی دوکشور که از تهداب تیره و مکدر بود به شدت بیشتر آن می افزاید.
با صراحت بگوییم که پاکستان در طول دوران حیات خودش هیچگاهی با افغانستان صادقانه عمل ننموده و همیشه برخورد ایشان خصمانه بوده است.
اگر به عمر هفتاد و هفت ساله این کشور نگاه کنیم زمام داران این کشور هیچگاهی با افغانستان سر سازش نداشته و همواره دنبال توطئه و ایجاد تنش بوده اند، مروری کوتاه به عملکرد حاکمان پاکستانی که در همین مدت کوتاه همیشه سرنوشت حکومت شان با کودتا های نظامی رقم زده شده است، بهترین شاهد مثال به ادعا ما میباشد. البته این همه بدرفتاری های که صورت میگیرد خالی از علل و عواملی نیست که به نظر میرسد یکی بهانه دیورند باشد و دیگری که به نظر من مهم تراست اینست که این کشور که هفتاد و هفت سال قبل نامی از آن نبود و جز سرزمین پنها ور هند بود و هند هم مستعمره انگلیس که در همین دوره انگلیس سه بار به افغانستان لشکر کشی و حمله نموده است. به شهادت تاریخ انگلیس ها برای جنگ به افغانستان عسکر و سپاه از انگلستان نیاورده فقط کسانی که در راس قوا بودند انگلیس بود و عساکر ایشان از همین سرزمین مستعمره که این پاکستانی های موجود بقایای همان عساکری هستند که هنوز هم درد و سوزش ضربات شمشیر افغانستانی ها را احساس نموده و هرگز حاضر نیستند تا از کینه و عداوت دست بکشند.
اما به یقین که این راه راه معقولی نیست و پاکستان با گل آلود کردن این آب نه تنها ماهی مراد را بدست نمی آورد بلکه برای خودش بی عزتی بیشتر کمایی می نماید.
اگر از لحاظ اقتصادی هم فکر شود در این مدتی که دروازه های رفت و آمد مردم و تاجران دوطرف بصورت وقفه ای بسته بوده بیشترین ضرر را تاجران پاکستانی متحمل گردیده است. برای اموال صادراتی پاکستانی فقط یک بازار و یا مارکیت وجود دارد و آن یعنی آسیای میانه که پل ارتباطی آن افغانستان است، در حالیکه تاجران افغانستان بخاطر روند تجارت شان راهها بدیل را در اختیار دارند و در صورت باز بودن راه پاکستان اینها از این کشور صرف استفاده ترانزیتی داشتند و بس که اینکار عملا از چند طرف دیگر مساعد است. پس بنا براین پاکستان بجای این حرکت های خود خواهانه و افغانستان را عمق استراتیژیک خود گفتن فکری برای بهبود روابط نمایند که اینکار هم میسر نخواهد شد مگر با نیت پاک و صادقانه، نه از طریق زور گویی و قلدری زیرا افغانستانی ها در طول تاریخ ثابت نموده اند که هرگز به زور و زورگویان تسلیم نشده اند و نمونه بارز این ادعا جنگهای شان در سه مرتبه با انگلیس ها و باردیگر با شوروی سابق و اخیرآ با امریکا که در واقع این جنگ ها همان مثل معروف جنگ مشت و درفش بوده است . پس چه بهتر که برای حل این تنش ها و تصادمات خصمانه با اتکا به منطق انسانی پشت میز های مذاکره نشسته و مشکلات را حل نمایند. در غیر این صورت به نظر میرسد که جنگ تمام عیاری را شاهد خواهیم بود که یقینا از آن کسی سود نخواهد برد. باد این سخن بگوشت، ما مرده و توزنده .

13جدی 1403

استاد غلام علی صارم نویسنده و استاد دانشگاه

مطالب مشابه

جواب دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button