بازگشت رهبران جهادی از طریق پاکستان؛ رؤیایی محال و بازی بی نتیجه
تحولات اخیر افغانستان نشاندهنده تلاشهای برخی رهبران جهادی برای بازگشت به صحنه قدرت است، اما این بار نه از طریق مردم، بلکه از طریق پاکستان و مذاکرات پشت پرده با سازمان استخبارات نظامی این کشور (آیاسآی). این موضوع واکنشهای گستردهای را در پی داشته و امارت اسلامی نیز به شدت آن را رد کرده است. اما آیا این رهبران که سالها امارت اسلامی را متهم به وابستگی به پاکستان میکردند، خود در بند پاکستان اند؟ آیا بازگشت آنان به قدرت از این طریق امکانپذیر است؟
رهبران جهادی که در گذشته شعار استقلال، جهاد و مبارزه با نفوذ خارجی را سر میدادند، اکنون به پاکستان پناه بردهاند تا دوباره جایگاهی در ساختار سیاسی افغانستان بیابند.
اما چرا چنین شده است؟ پاسخ ساده است؛ این رهبران دیگر حمایتهای بینالمللی سابق را ندارند. کشورهای غربی که زمانی آنان را در برابر طالبان تقویت میکردند، اکنون دیگر علاقهای به حمایت از آنها ندارند. کشورهای منطقه نیز، به دلیل اولویتهای خود، حاضر به سرمایهگذاری روی این افراد نیستند. در نتیجه، این رهبران برای زنده نگهداشتن امیدهای بازگشت به قدرت، دست به دامان پاکستان شدهاند.
با این حال، پاکستان امروز خود با بحرانهای داخلی و اقتصادی فراوانی مواجه است. مشکلات امنیتی، ناآرامیهای داخلی، کاهش نفوذ منطقهای و بحران شدید اقتصادی، اسلامآباد را در وضعیتی قرار داده که دیگر توانایی حمایت از گروههای نیابتی خود را ندارد. درست است که پاکستان همواره علاقهمند به داشتن نفوذ در افغانستان بوده، اما در شرایط فعلی، این کشور دیگر نمیتواند نقش کلیدی در تحولات افغانستان ایفا کند.
علاوه بر این، روابط پاکستان با امارت اسلامی نیز پیچیده شده است. حکومت افغانستان، برخلاف انتظارات اسلامآباد، سیاست مستقلی را در پیش گرفته و حاضر نیست تابع دستورات پاکستان باشد. این موضوع باعث شده که اعتماد بین دو طرف کاهش یابد. حال در چنین شرایطی، چگونه ممکن است پاکستان بتواند رهبران جهادی را دوباره به قدرت برساند؟
حکومت فعلی، برخلاف انتظار بسیاری از تحلیلگران، توانسته است موقعیت خود را تا حد زیادی تثبیت کند. با وجود مشکلات اقتصادی و فشارهای بینالمللی، هنوز قدرت خود را حفظ کرده و کنترل امنیتی کشور را در دست دارد. از سوی دیگر، هیچ نیروی منسجم و قدرتمندی در داخل کشور وجود ندارد که بتواند جایگزین آن شود.
مخالفان نهتنها در داخل کشور جایگاه قابل توجهی ندارند، بلکه در میان خودشان نیز دچار اختلافات عمیق هستند. هر کدام از این رهبران، که اکنون به دنبال بازگشت هستند، خود را شایسته رهبری میدانند و حاضر نیستند از دیگری متابعت کنند. این موضوع باعث شده که حتی اگر ائتلافی میان آنان شکل بگیرد، دوام چندانی نداشته باشد.
واقعیت این است که رهبران سابق جهادی دیگر آن نفوذ و قدرت گذشته را ندارند. مردم افغانستان از عملکرد آنها در گذشته ناامید شدهاند، کشورهای غربی دیگر به آنها امیدی ندارند و کشورهای منطقه نیز حاضر به سرمایهگذاری روی آنها نیستند. در چنین شرایطی، امید بستن به پاکستان برای بازگشت به قدرت، چیزی جز یک رؤیای محال نیست.
امارت اسلامی، هرچند با چالشهای اقتصادی و بینالمللی روبهرو است، اما همچنان کنترل کشور را در دست دارد و هرگونه تلاش برای تغییر وضعیت، نیازمند یک نیروی قوی، سازمانیافته و دارای حمایت داخلی و خارجی است. چیزی که در حال حاضر، در میان مخالفان دیده نمیشود.
از سوی دیگر، پاکستان نیز دیگر آن قدرت سابق را ندارد که بتواند مانند گذشته، مهرههای خود را در افغانستان جایگزین کند. مشکلات داخلی این کشور، آن را از نقشآفرینی مؤثر در تحولات افغانستان بازداشته است.
بنابراین، تلاش رهبران جهادی برای بازگشت از طریق پاکستان، چیزی جز یک بازی سیاسی برای باجگیری و حفظ نام خود در رسانهها نیست. آنان میدانند که بازگشتشان به قدرت از این مسیر، خیلی ها دشوار وناشد نیستا.