غلام علی صارم
دوشنبه 29دلو 1403
در رسیدن ترامپ به کرسی ریاست جمهوری در این دوره به یک سلسله بلند پروازی های دست یازیده و طرح های را مطرح نموده است که گویا میخواهد امریکا را یکبار دیگر همچون دوره پایان جنگ سرد به یکه تاز میدان سیاست جهان تبدیل نماید.
اما باید خاطرنشان ساخت که در دوره پایان جنگ سرد و تبدیل شدن امریکا به قدرت بلامنازع و یکه تاز جهان وضعیت قسمی بود که شوروی وقت شامل شانزده جمهوریت و تنها قدرتی که در برابر غرب ایستادگی می کرد متلاشی شده و ایران با پشت سر گذاشتن جنگ تحمیلی هشت ساله با عراق که شرق و غرب آنرا سپورت می کرد، و همینطور سایر متحدین این جناح که تقریبا همه در یک وضعیت خوب بسر نمی بردند. قرار داشتند.
اما اینک آن دوره گذشته روسیه، چین و ایران هرکدام بیک سوپر پاور در منطقه تبدیل گردیده که در مقابل یکه تازی های امریکا موضع مشترک دارند و بار بار آنرا در مناطق مختلف بزانو درآورده اند.
اتحادیه حوزه شانگهای، سازمان بریکس و کسب عضویت کشور های زیاد از جمله چندین متحد امریکا دراین سازمان، اینها همه دست بدست هم داده و عملا امریکا را به چالش کشیده است.
بعداز حادثه یازدهم سپتمبر 2001 که به نظر میرسد آنهم حادثه ساختگی و یک اقدام پوپولیستی بود و امریکا به همین بهانه توانست که در اکثر کشور های آسیایی مراکز نظامی خود را ایجاد کند، اما رفته رفته همه این مراکز با شکست های پی هم و مفتضحانه جمع شدند. و در مواردی که جنگ ها را راه اندازی کردند نیز موفقیتی که آرزو داشتند به آن نرسیدند.
اینک ترامپ با ادعا های مثل تصرف غزه و خریداری جزیره گرینلند وبلعیدن کانادا که در پی آن سه صد هزار نفر از دنمارک درخواست خریداری ایالت کالیفورنیا را دادند که به نظر میرسد این یک اقدام طنزآمیز و به مسخره گرفتن ترامپ باشد حکومت دنمارک نیزبا اظهارات ترامپ مبنی برخریداری گرینلند شدیدآ مخالفت کرده و آنرا غیر قابل بحث خواندند. همچنان در قسمت تخلیه غزه نیز موضع گیری های شدید از جانب اکثر کشور های اسلامی حتی از متحدین امریکا نیز بحدی تند بود که وزیر خارجه امریکا سخنان ترامپ را توجیه نموده گفت که هدف ترامپ از تخلیه غزه به منظور باز سازی آن منطقه بوده است، نه تصرف دایمی آن.
رد بعضی از فرمان های ترامپ توسط تعدادی از قاضی های فدرال، ناکامی او در جلوگیری از آتش سوزی های اخیر و پدید آمدن خسارت های صدها میلیارد دالری، سقوط پی هم هواپیما ها در نخستین روز های آغازین حکومتش، اینها همه نشانه های ضعف او در مدیریت کشور قدرتمندی چون امریکا میباشد.
وضع تعرفه های اضافی براجناس وارداتی از کشور های مختلف از جمله هند،جاپان، چین، کانادا و… نیز یک حرکت کاملا عوام فریبانه است تا وانمود کند که گویا جهان همه محتاج امریکا است، در حالیکه اینگونه نیست زیرا همانگونه که چین، هند، جاپان، کوریای جنوبی و سایر کشور های صادر کنند به مارکیت های تجارتی امریکا نیاز دارند، همین گونه کمپنی های صادر کنند امریکا نیزکه مالیات و تکس ایشان اقتصاد امریکا را می چرخاند، به مارکیت های این کشور ها جهت عرضه اجناس خود شان نیازمند میباشند.
امریکا برای اجناس چینی ده درصد تکس وضع کرد، چین هم در یک اقدام عکس العملی برای اجناس امریکا 15درصد تکس وضع نمود که به احتمال قوی اگر امریکا بازهم تلاشی در جهت افزایش تکس اجناس چینی نماید، چین نیز دست به اقدام قوی تر خواهد زد و همینگونه کشور های دیگر که تجارت شان با امریکا در حالت داد و گرفت است یعنی تجارت یکطرفه نیست تا هرآنچه امریکا میخواهد همان شود.
امریکا مخصوصا از لحاظ تجارتی با چین نمیتواند بصورت جدی رقابت نماید زیرا امریکا کشور است که وابسته به تکس و مالیات کمپنی های متعدد تجارتی خود هست و این کمپنی ها همه بدون استثنا به اموال تجارتی ارزان چین وابسته هستند.
یکی از این کمپنی های تجارتی که وال مارت نام دارد و تعداد کارمندان آن به 2/4 میلیون نفر میرسد هشتاد فیصد جنسی را که میفروشد از چین وارد می نماید و تحلیل گران اقتصادی می گویند تا زمانیکه چنین و وال مارت با هم در ارتباط باشند روابط امریکا و چین خراب نخواهد شد. همینطور هزاران کمپنی دیگر که وابسته به اجناس ارزان چین هستند.
اینها مواردی است که هرکدام به نوبه خود میتواند حزب جمهوری خواه را که اینک با توجه به ضعف های دموکرات ها در دوره ریاست جمهوری بایدن به قدرت رسیده اند، تضعیف نموده و اعتباری را که اخیرآ کسب کرده اند از بین ببرد.
ادامه وضعیتی که ترامپ به آن پافشاری دارد یقینا او و حزبش را میتواند تا ختم این دوره به انزوا کشانده و چانس دوباره به قدرت رسیدن ایشان را کاملا از بین ببرد.
در مقابل دموکرات ها نیز از قوت چندانی برخوردار نیستند مگراینکه اختلافات درونی خود را کنار گذاشته از این ضعف ها سود ببرند.
چنانچه اگر دموکرات های اعتماد درون حزبی خود را بازسازی نموده و به انتخاب رهبری که بتواند جلب اعتماد نموده و نسبت به بایدن و امثالش از نیروی کاری بیشتر برخوردار باشد و کم کاری های که در دوره بایدن رخ داده بتواند آنرا جبران نماید، یقینا ترامپ و حزب جمهوری خواهش در دور بعدی نه تنها توفیق کامیابی و بدست آوردن قدرت را نخواهد داشت بلکه با توجه به وضعیت موجود برای یک دور طولانی منزوی خواهند شد.
