
حمله بر جعفر اکسپرس در بلوچستان: چیستی و پیامدها
گروههایی که برای آزادی بلوچستان در برابر ارتش این کشور میجنگند، حدود هشت گروه هستند که بهصورت جدا از هم فعالیت دارند. هر یک از این گروهها در مقاطع مختلف زمانی، عملیاتهایی را در برابر ارتش پاکستان انجام داده و میدهند. این گروهها شامل:
ارتش آزادیبخش بلوچستان که بهاختصار BLA نامیده میشود، یکی از گروههای جداییطلب در پاکستان است که برای جداسازی ایالت بلوچستان پاکستان فعالیت میکند. ارتش آزادیبخش بلوچستان در کنار دیگر گروههای جداییطلب بلوچ (جبههٔ آزادیبخش بلوچستان (BLF)، ارتش جمهوریخواه بلوچ (BRA)، ارتش متحد بلوچ (UBA)، ببرهای آزادیبخش بلوچستان (BLT)، گارد آزادیبخش بلوچ (BLG) و لشکر بلوچستان (LB)) به دنبال استقلال و جدایی ایالت بلوچستان از کشور پاکستان و تشکیل دولت-ملت بلوچ هستند.
اما ارتش آزادیبخش بلوچستان یکی از مهمترین و قدرتمندترین گروههای ضدپاکستانی در بلوچستان است. جدایی ایالت بلوچستان از پاکستان و تشکیل کشور بلوچستان، هدف اصلی این گروه است. این ارتش در ۲ ژوئیه ۲۰۱۹ به فهرست سازمانهای تروریستی از جانب آمریکا اضافه شد.
این ارتش دو روز قبل، به قطار مسافربری جعفر اکسپرس در مسیر کویته – پیشاور حمله کرد و پس از کشتن محافظان قطار، حدود ۲۰۰ نفر، شامل نظامیان و غیرنظامیان را با خود برد.
این ارتش شامگاه روز چهارشنبه اعلام کرد که ۵۰ تن از نظامیان پاکستانی که به گروگان گرفته شده بودند را به قتل رسانده است، اما یک ساعت پس از این اعلام، ارتش پاکستان گفت که عملیات علیه گروگانگیران به پایان رسیده و ۳۳ گروگانگیر کشته شدهاند.
تا کنون ادعاهای ضدونقیضی در این زمینه جریان دارد، اما پرسشی که ذهن همه را معطوف میکند این است که اینگونه اقدامات ریشه در کجا دارند و پاکستان را با چه سرنوشتی روبهرو خواهند کرد؟
از زمان تأسیس پاکستان در سال ۱۹۴۷، بلوچها و پشتونهای آنسوی خط فرضی دیورند، خواهان آزادی و خودمختاری بودهاند و از همان تاریخ تاکنون مبارزه آنان آغاز شده و روزبهروز قدرت گرفته است.
تفاوتی که در مبارزه پشتونها و بلوچها وجود دارد این است که پشتونها با پیروی از سیاست عدم خشونت، روشهای مسالمتآمیز را در پیش گرفتهاند، اما بلوچها از همان ابتدا به این باور بودهاند که سیاست عدم خشونت در برابر پاکستان بینتیجه خواهد بود و باید برای به دست آوردن حقوق و آزادیهای خویش جنگید.
در کنار آن، حکومت پاکستان در این مدت نهتنها در راستای جلب رضایت بلوچها و پشتونها و کسب اعتماد آنان گامی مؤثر برنداشت، بلکه این مناطق را با محرومیتهای بیشتری روبهرو کرد که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم:
-
بهرهبرداری اقتصادی: بلوچستان غنیترین منطقه پاکستان است، اما منابع طبیعی این منطقه تنها به نفع دولت مرکزی و سایر استانها استفاده میشود، در حالی که ساکنان بومی منطقه از خدمات اولیه محروم هستند.
-
ناپدید شدن اجباری فعالان: ربوده شدن فعالان، دانشجویان و شهروندان عادی بلوچ همچنان ادامه دارد و این امر باعث نگرانی سازمانهای بینالمللی شده است.
-
عملیات نظامی: عملیات مستمر ارتش پاکستان علیه بلوچها، کشتار غیرنظامیان و بمبارانهای بیرحمانه، دلیل اصلی روی آوردن مردم منطقه به مبارزه مسلحانه است.
اما هر بار که چنین حملاتی انجام میشود، مقامات پاکستانی موضوع «دخالت خارجی» را مطرح میکنند. اگر دخالت خارجی تا این حد گسترده است، پس چه کسی مسئول جلوگیری از آن است؟
این بار نیز رسانههای تبلیغاتی پاکستان سعی دارند این حمله را به کشورهای همسایه مرتبط کنند، اما حقیقت این است که این یک مقاومت داخلی و نتیجه سیاستهای غلط دولت پاکستان است. دولت بهجای سرزنش دیگران، باید راههایی برای حل این بحران بیابد.
مشاهده میشود که ارتش پاکستان، که امروز در زمره ده ارتش قدرتمند جهان است، نمیتواند جلو چنین رویدادهایی را بگیرد و یا بهصورت مؤثر در برابر آنها مقابله کند.
از اعلامیه ارتش پاکستان که گفته است تمام گروگانگیران را کشته، برمیآید که این عملیات از لحاظ نظامی موفق نبوده است، زیرا هیچیک از گروگانگیران نه دستگیر شدهاند و نه زخمی ماندهاند، بلکه همه کشته شدهاند. یعنی ارتش پاکستان کل منطقه را بمباران کرده و همه را کشته است. در جریان این عملیات، ۲۱ تن از گروگانها نیز جان باخته و ۵ تن دیگر زخمی شدهاند.
این عملیات، یک عملیات موفق به شمار نمیرود. در چنین شرایطی، عملیاتهای کماندویی لازم است تا با کمترین تلفات، گروگانها آزاد شوند و گروگانگیران بازداشت شوند. اما میبینیم که تنها از هوا بمباران شده است.
نکته مهمتر اینکه آیا اینگونه عملیات در همینجا به پایان میرسد؟
چنانکه گفته شد، این ارتش و سایر بلوچها از سال ۱۹۴۷ تاکنون در حال جنگ هستند و ارتش پاکستان در طول این ۷۸ سال نتوانسته است آنان را مهار کند. پس باید بهدنبال راههای حل مسالمتآمیز بود.
پاکستان باید بلوچها را از این محرومیتها نجات داده و به خواستههای مشروع آنان در قبال آزادیهای مدنی تمکین کند؛ در غیر این صورت، باید منتظر رویدادهای سنگینتر از این در آینده باشد.