جهانگزارش ها

آیا رویداد1971دوباره تکرارمیشود؟

برخورد بیباکانه حکومت وارتش پاکستان بابلوچ های ناراضی درین کشور،سبب نگرانی های عمیق در میان سیاستمردان شده است.
افراسیاب ختک، رهبر حزب ملی عوامی و سناتور سابق، خواهان حل وفصل سیاسی مشکل بلوچ ها شده و اظهار نگرانی کرده است که برخورد کنونی حکومت پاکستان با بلوچ های ناراضی، شبب خواهد شد تا رویداد های سال 1971 در پاکستان شرقی دوباره تکرار شود.
افراسیاب ختک پس از تاکید مقامات حکومت پاکستاندر رابطه به تاکید روی سرکوب ارتش ازادی بخش بلوچ، این موضع را اظهار کرده است.حکومت پاکستان تمام احزاب سیاسی انکشور را برای مشوره پیرامون برخورد با بلوچ های ناراضی دعوت کرده بود.درین نشست وضعیت امنیتی پاکستان ونحوه برخورد با بلوچ ها بصورت مفصل مورد ارزیابی قرار گرفت.این نشست پس از حمله جدایی طلبان بلوچ به قطار در بلوچستان و حوادث امنیتی در پختونخوا برگزار شد. در بیانیه اخیر این نشست بر “استفاده از زور و اقدام نظامی” برای برقراری امنیت در پاکستان تاکید شده است اما آقای افراسیت ختک گفت که انجام این کار تکرار اشتباهی است که به گفته او در سال 1971، پاکستان را از هم پاشید. آقای ختاک در صفحه ایکس خود نوشت که حزب ملی عوامی در آن زمان با عملیات نظامی مخالفت کرده بود اما ژنرال یحیی خان [حزب] را در نوامبر 1971 ممنوع کرد و پاکستان در دسامبر تجزیه شد.
اقای ختکنوشته است که مشکلات با رهبران ملی بلوچ ها باید ازراه مذاکرات سیاسی حل گرددنه از راه زو.
نکته ایکه در دیدگاه های افرسیاب ختک به عنوان یک نگرانی بزرگ دیده میشد اینست که برخورد احساساتی وسرکوب گرایانه تابه حال نتوانسته است هیچ حرکت مردمی را از ریشه نابود کن.
در تمام دنیا ما کشوری را سراغ نداریم که اپوزیسیون دارای مفکوره سیاسی خود را تنها از راه زور ازمیان برده باشد.
از جانب دیگربلوچ های ناراضی که خواهان آزادی های مدنی و سیاسی خویش اند،گروه منفور ومردودنه بلکه به عنوان یک حرکتملی شناخته میشوند.
بهترین نمونه این امر را میتواندر حرکت حزب تحریک انصاف به رهبری عمران خان،حرب عوامی نشنل پارتی و…مشاهده کرد.حکومت پاکستان ،همه احزاب این کشور را دعوت کرده بود تا روی مسله برخورد با بلوچ ها تصمیم مشترک بگیرند اما حزب تحریک انصاف پاکستان، احزاب ناسیونالیست بلوچستان و حزب ملی عوامی پختونخوا تصمیم گرفته بودند در این نشست شرکت نکنند زیرا میدانستند که تصمیم ارتش پاکستان،تصمیم سرکوب بلوچهاست.
واما رویداد 1971چ رویدادی بود وچرا رهبران سیاسی پاکستان نگرانی دارند که این رویداد دوباره نکرار نشود؟
رویداد ۱۹۷۱ در پاکستان یک واقعه بی‌سابقه بود که منجر به جدایی بنگله دیش از پاکستان شد. این رویداد نتیجه عوامل متعددی از جمله بی‌عدالتی‌های سیاسی، اقتصادی و قومی، سرکوب نظامی و دخالت خارجی بود.
اگر بخواهیم بررسی کنیم که آیا چنین سناریویی در آینده پاکستان تکرار خواهد شد یا نه، باید به چند عامل کلیدی توجه کنیم:
1. وضعیت سیاسی و قومی :
پاکستان همچنان با چالش‌های قومیتی روبه‌رو است، اقلیت های محروم مانند گذشته محروم اند وبا سر نیزه با آنها برخورد میشود.رهبران انها همچنان ترور وناپدید میشوند.
2. ناهنجاری اقتصادی:
بحران اقتصادی و نارضایتی‌های عمومی وجود دارندوحکومت پاکستان نیز توان مقابله در کوتاه مدت با این مشکلات را ندارد.ضعف اقتصاد در بسا از موارد میتواند به ضعف سیاست وضعف امنیت بیانجامد زیرا سیاست متوازن وتوزیع خدمات به شهروندان به صورت عادلانه،ایجاب اقتصادبلند را مینمایداما ضعف اقتصد،سطح نارضایتی مردم را پیوسته بالا میبرد.
3. نقش ارتش و سیاستمداران :
اگر چند برخی از نظر ها برین است که در سال ۱۹۷۱ مدیریت نادرست ارتش منجر به افزایش شکاف‌ها شد،اما ارتش درآنسال با تمام قوت،مردم بنگله دیش راسرکوب کرد.تنها تاکتیک های جنگی در برابر نیروهای هندوستان دچار مشکل شد که ناشی از روحیه ضعیف جنرالان پاکستانی بود.امروز ارتش پاکستان در چند جبهه در داخل انکشور میجنگد وهر روز کشته و زخمی میدهد.درکنارآن میزان محبوبیت ارتش پاکستان درمیان مردم آنکشور شدیدا پایین امده است.
با این حال، اگر مشکلات داخلی مانند فقر، فساد، و اختلافات قومی و مذهبی واز همه مهمتربی عدالتی و سرکوب نظامی تشدید شوند، پاکستان می‌تواند با بی‌ثباتی بیشتری مواجه شود. این بی ثباتی میتواندزمینه را برای رویداد هایی چون حادثه سال 1971 مساعد کند.

مطالب مشابه

جواب دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button