افغانستاناقتصاد و توسعهامنیتجهانسیاستگزارش های تحلیلیمقاله

درونمایی از مذاکرات غیر مستقیم ایران و امریکادر عمان

قراراست امروز شنبه مورخ ۲۳ فروردین/حمل ۱۴۰۴ شمسی ، 12 آپریل (April) 2025 میلادی ، ۱۳ شوال ۱۴۴۶ قمری، مذکرات غیر مستقیم بین نمایندگان امریکا و ایران در پایتخت عمان با میانجیگری این کشور صورت گیرد.

نماینده ایران آقای عباس عراقچی وزیر خارجه این کشور و از امریکا آقای استیو ویتکاف به عنوان نماینده  خاص رئیس جمهور میباشد.

آقای ویتکاف دوست شخصی ترامپ رئیس جمهور امریکا و یک سرمایه گذار در امور املاک است که زمانی و شاید هم حالا در امور املاک سرمایه گذاری مشترک داشتند و دارند و در این دور از ریاست جمهوری، او به مشاورش در امور خاور میانه تبدیل گردیده است که با صلاحیت بالاتر از وزیر خارجه کار می نماید و حتی همین مذاکراتی را که قرار است با ایران انجام شود کار وزیرخارجه امریکا بود نه از او.

اما نماینده ایران در این مذاکرات وزیرخارجه اش میباشد که در واقع مسئولیت این امور را به عهده دارد.

عمان نیز کشوری است که در انجام اینگونه مذاکرات تجربه کافی دارد و ما نیز امیدواریم که برایند این مذاکرات صلح و امنیت درمنطقه و جهان باشد.

در صورتیکه مذاکرات به نتیجه نرسد دور نمای موضوع تاریک و بی نهایت خطرناک خواهد بود. زیرا اولا ایران خود در منطقه آنگونه که ثابت شده، از لحاظ تسلیحات نظامی در موقعیت بالایی قرار دارد و چنانچه امریکا اقدام به گزینه نظامی نماید این کشور نیز بقول معروف « دست به الاشه » نخواهد نشست و در حال حاضر توان پاسخگویی را نیز دارد و این توانایی را در برابر امریکا زمانیکه سردار قاسم سلیمان را امریکا هدف قرار داده و از بین برد،  اقدام تلافی جویانه ایران و هدف قرار دادن پایگاه نظامی امریکا را در عین الاسد در واقع جوابی و سند اثباتی بود برای امریکا که ایران توان عمل بالمثل را نیز دارد.

همین طور در مجموع خاورمیانه و در بعضی از کشورهای آسیایی که امریکا در آن با شکست مواجه شده در پی هر یک از این شکست ها دست توانمند، اما مخفی ایران وجود دارد و امریکا فوق العاده از این امر آگاهی دارد.

از خواست های ترامپ که فقط ایران نباید سلاح اتمی داشته باشد، چنین استنباط می شود که این کشور تا توان دارد برای حفظ قدرت هژمون خودش تلاش نموده و دست به هر کار میزند.

اما در مقابل نه توانایی نظامی ایران را میتواند در نظر نگیرد و هم متحدین ایران (روسیه، چین و کوریای شمالی) را.

اگر چه به دوستی های سیاسی نباید چندان دل بست و امیدوار بود. مخصوصا روسیه که ما در افغانستان از دوستی با این کشور تجارت تلخی در تاریخ سیاسی خود داریم که یک نمونه در دور اول پادشاهی امیردوست محمد خان (1834) میباشد که با آمدن هیاتی از روسیه با نامه ای از تزار روس نزد امیر و مذاکره با برادران قندهاری و وعده کمک های نقدی و تسلیحاتی در صورت بروز جنگ با انگلیس ها باز گشت. انگلیس ها که افغانستان را دروازه هند می دانستند برای حفظ مستعمرات خویش دست بکار شده و اقدام نظامی علیه افغانستان کردند و دوست محمد خان وقتی کمک خواست و موضوع مذاکرات با ویتکویج را مطرح کرد، وزارت خارجی روسیه اصلا شناخت خود را از این فرد انکار کرد و بعد از آنکه دوست محمد خان به بخارا رفت و تقاضاهایش هیچکدام برآورده نشد و متوجه شد کمکی که از روسها توقع داشت اجرا نمی گردد، دوباره آمده به انگلیس ها تسلیم و با خانواده رهسپار هند گردید.

حالا ایران هم مواظب باشد که اگر برایند مذاکرات به نفع امریکا نبود، نشود که به یکبارگی از صلاحیت استیو ویتکاف انکار نموده و بگویند که او در حکومت امریکا هیچگونه مسئولیتی نداشت و ندارد و هرآنچه گفته و نوشته و امضا کرده همه از اعتبار ساقط هست. همانگونه که روس ها انکار کردند که ما نماینده ای در افغانستان نفرستادیم.

از طرفی هم به نظر میرسد که با وجودیکه اگر امریکا بتواند ایران را منزوی کند که اینکار هم از محالات است، روسیه و چین مطمئن باشند که امریکا در این صورت هم از روسیه و چین و سایر مواضع در آسیا دست بردار نخواهد بود. این کشور برای حفظ موقعیت هژمونی خودش هرآنچه در توان دارد بخرچ خواهد داد. اما آنچه با همان اصطلاح همیشگی خودم به عرض میرسانم اینست که، دل بدگمان ما می گوید: روسیه و چین در کنار ایران نهایتا در میادین دیپلماتیک و در شورای امنیت خواهند ایستاد و یا در حد کمک مهمات و تسلیحات نظامی، اما در میدان جنگ با امریکا اینها نخواهند ایستاد.

ضرب المثلی معروف ما افغانستانی ها داریم و آن این است که « نیک بخت سر مردم می بیند؛ بدبخت سر خود»، ایرانی های که فکر می کنند در صورت بروز جنگ که به اعتقاد ما هرگز بوقوع نخواهد پیوست، روسها در کنارشان هستند، خیالی بیش نیست. تاریخ سیاسی افغانستان را از دور اول پادشاهی امیر دوست محمد خان تا حکومت استاد ربانی مطالعه کنید هر شاه و قدرتمندی که به روسها تکیه نموده شکست خورده و مضمحل گردیده است. این یک تجربه تاریخی میباشد و به این صورت باید تمام محاسبات روی داشته های خودشان و راه های بهتر استفاده از آن صورت بگیرد.

ما هم فکر می کنیم که سیاست گذاران اصلی هم در ایران به کمک روسها در همان حد سیاسی و تسلیحات فکر می کنند نه بیشتر، زیرا همین افراد موجود بود که در قرارداد سلاح های ضد هوایی با ایران خلف وعده عمل کردند و وقتی دیدند که ایران با کیفیت تر از آنرا تولید کرد راضی به اجرای قرارداد شدند. در کل تکیه به روسها و اعتماد به دوستی ایشان کاملا نادرست است. همانگونه که امریکا از دوستان غیر امریکایی خود فقط غلامی میخواهد، روسها کمتر از آنها نمی باشند.

اما در قسمت دوستی چین باید به عرض برسانیم که این کشور تمام ارتباطاتش با دید اقتصاد محور بوده و اینک بقول رئیس جمهور فعلی آن که چین پا از مرزهای خود فراتر گذاشته است، با اندکی دقت در می یابیم که دید اقتصادی و دیدگاه اقتصاد محور تغییر نکرده است.

پس بنا براین ایران با وجود حفظ دوستان به ظاهر استراتیژیک و حفظ روابط دوستانه با دیگران، حفظ قدرت و عظمت و منافع ایران را مقدم بدارند زیرا با حفظ منافع و عظمت ایران دوستی ها ولو در هر سطحی باشد نگهداری خواهد شد و این یک امر طبیعی است در سراسر جهان که کسی منکر آن شده نمیتواند.

و اما در قسمت برایند مذاکرات غیر مستقیم که شروع خواهد شد منتظر می مانیم تا از طریق رسانه های معتبر چه به نشر میرسد و آنگاه به تحلیل و تجزیه آن خواهیم پرداخت.

غلام علی صارم

23/1/1404

مطالب مشابه

جواب دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button