سخنگوی حکومت افغنستان میگوید؛ که اعلام حزب تازه در بیرون از کشور، راه حل برای مشکلات افغانستان نیست.
ذبیح الله مجاهد؛ سخنگوی ا.ا.ا، در واکنش به ایجاد حزب تازهای که از سوی رحمتالله نبیل رئیس پیشین امنیت ملی اعلام شده است، میگوید؛ که این افراد در داخل افغانستان آزمونشان را دادهاند.
رحتالله نبیل روز گذشته حزبی را زیر نام “حزب ملی آزادی افغانستان” اعلام کرد.
قبل از این آقای شاه محمود میاخیل رئیس اسبق انستتیوت صلح امریکا برای افغانستان حزبی را زیر نام جمهوری خواهان اعلان کرد، که به دنبال آن محمد حنیف اتمر و معصوم ستانکزی حزب دیگری را بنام صلحوعدالت اعلان کردند.
در ظاهر هر دو حزب مذکور نیز از گفتمان و همه شمول بودن حکومت در افغانستان صحبت کرده بودند، با این تفاوت که یکی دید امریکایی و دیگرش دید انگلیسی داشت، اما این بار صدای همسایهها نیز از آدرس یک حزب به گوش میرسد.
تقسیم قدرت به دست چند گروه ساخته و پرداخته شده در خارج، طی بیست سال گذشته در افغانستان تجربه شده و نتایج تلخ آنرا تمام ملت افغانستان و جهان نیز دیدهاند.
قدرتهای بزرگ برای حفظ کنترول خویش در کشورهای کوچک، طرحهائی را میریزند، که قدرت در اختیار سیستم نه، بلکه در اختیار افراد وابسته به آنها باشد. مردم افغانستان بلند کردن دستهای دوکتور غنی و عبدالله را از سوی جانکری در کابل به یاد دارند، که حکومت وحدت ملی را ایجاد کرد و وحشت بیسابقه را در تاریخ افغانستان رقم زد.
طرح حکومت همهشمول که تاحال یک تعریف واحد و روشن از آن ارائه نشده است، نیز به همین منظور است.
هر گاه کشورهای بزرگ و سازمانهای استخباراتی که طرح حکومت همه شمول را منحیث یک نسخه برای حل مشکل افغانستان ارائه میکنند، تعریف مشخصی نیز از این حکومت ارائه کنند، در آن صورت نمیتوانند، به اهدافشان برسند. آنها از حکومت همهشمول استفاده افزاری میکنند، تا گماشتههای خود را در قدرت شریک سازند. هرگاه طرح واقعی حکومت همهشمول ارائه گردد، بدون شک؛ که معیار خدمت و حضور در پستهای دولتی، لیاقت، تجربه، اهلیت و شخصیت نیکوی اجتماعی میباشد. اما خواست کشورها و سازمانهای مضر استخباراتی این نیست، زیرا افرادی را که آنها میخواهند، شریک قدرت سازند و در گذشته شریک قدرت هم کرده بودند، افراد مسلکی، مجرب و دارای سجایای نیکوی اجتماعی نیستند و نبودند.
آنها اشخاصی چون عبدالرشید دوستم، شاه محمود میاخیل، رحمتالله نبیل و حنیف اتمر را میخواهند در قدرت سیاسی شریک سازند، لذا بنام آنها حزب ایجاد میکنند، تا در مطبوعات مطرح باشند و در کمین فرصت بنشینند، تا راهی برای معامله سیاسی دیگر باز شود و اینگونه جنابان به عنوان رهبران احزاب سیاسی، در قدرت سهیم شوند.
و اما حزبی که در میان مردم و از میان مردم نباشد، چگونه میتواند، نمایندگی از مردم نماید؟ کسانیکه از پول ملت برای خود در شهرهای قیمتی جهان خانهها، بلند منزلها، هوتلها و فابریکهها ساختهاند، چگونه از حق ملت مظلوم افغانستان دفاع خواهند کرد؟
ملت افغانستان گماشتههای کشورهای همسایه و قدرتهای آزموده شده، را خوب میشناسند، و هیچگاهی به شعارهای دیگران که از دهن آنها بیرون میشود، باور نخواهند کرد.
هرگاه نیاز به صحبت و گفتمان با مردم افغانستان و بزرگان در میان باشد، بهترین گفتمان آن است، که در داخل افغانستان با خود افغانها صورت گیرد، نه اینکه با نمایندههای جعلی و کاغذیشان در خارج از کشور.
این خیال پردازیها با حقایق امروزی جامعه هیچگونه ربط و پیوندی ندارد و این رهبران کاغذی هیچگونه رابطهای با مردم افغانستان ندارند.