در اعماق کهکشان، در سرزمینی به نام “آلسیون”، دو نژاد متفاوت از انسان‌ها به نام‌های “آلسیونی‌ها” و “زمینی‌ها” در صلح و صفا در کنار هم زندگی می‌کنند.
“آریانا” یک دختر آلسیونی زیبا و شجاع است که عاشق “کاوه” یک پسر زمینی باهوش و مهربان می‌شود. عشق این دو جوان ممنوع است، زیرا آلسیونی‌ها و زمینی‌ها از نظر فرهنگی و ظاهری تفاوت‌های زیادی با هم دارند.
اما آریانا و کاوه حاضر نیستند از عشق خود دست بکشند. آنها با وجود تمام خطرات و سختی‌ها، برای رسیدن به عشق خود تلاش می‌کنند.
در این میان، آنها با موجودات فضایی خطرناک، سیارات ناشناخته و رازهای شگفت‌انگیزی روبرو می‌شوند که زندگی آنها را برای همیشه تغییر می‌دهد.
در سرزمینی افسانه‌ای به نام “آذرستان”، طلسمی نفرین‌شده بر سر مردم سایه افکنده است. این طلسم باعث شده است که مردم آذرستان به موجودات سنگی تبدیل شوند.
“کیانا” یک دختر جوان و شجاع است که مصمم است طلسم را باطل کند و مردم آذرستان را نجات دهد.
کیانا به همراه دو دوست خود، “آرش” و “سارا”، به سفری پرماجرا به اعماق جنگل‌های تاریک و غارهای مخوف آذرستان می‌رود.
در این سفر، آنها با موجودات جادویی، چالش‌های خطرناک و رازهای شگفت‌انگیزی روبرو می‌شوند که آنها را به مرز توانایی‌هایشان می‌رساند.
کیانا و دوستانش باید با شجاعت و عزم راسخ خود بر تمام موانع غلبه کنند تا طلسم را باطل کرده و مردم آذرستان را از نفرین نجات دهند.
در شهر بزرگ و شلوغی به نام “شهر نو”، تاریکی بر شهر سایه افکنده است. این تاریکی ناشی از یک موجود اهریمنی به نام “دیو” است که قصد دارد تمام دنیا را به تاریکی مطلق فرو ببرد.
“امیر” یک پسر نوجوان باهوش و کنجکاو است که به طور اتفاقی راز تاریکی را کشف می‌کند.
امیر به همراه دو دوست خود، “لیلا” و “سامان”، تصمیم می‌گیرند با دیو مبارزه کنند و شهر نو را از تاریکی نجات دهند.
اما مبارزه با دیو کار آسانی نیست. امیر و دوستانش باید با شجاعت و عقل خود بر چالش‌های خطرناک و موجودات اهریمنی غلبه کنند.
در این میان، آنها با رازهای شگفت‌انگیزی در مورد گذشته شهر نو و هویت خودشان روبرو می‌شوند که زندگی آنها را برای همیشه تغییر می‌دهد.
